Persian Translation

vladstudio_piano_480x320

 

Allegro

بعد از یک روز سیاه هایدن می نوازم

و گرمایی ساده را در دستهایم حس می کنم

شستی ها  مشتاق ا ند . چکش ها نرم می نوازند
صدا، سبز و پرشور و آهسته است

صدا می گوید که آزادی هست
و کسی به امپراطور خراج نمی دهد

دست هایم را جیب های هایدنی ام فرومی برم
و ادای کسی را در می آورم که با آرامش  به جهان نگاه میکند

پرچم هایدن را بالامی برمیعنی :
تسلیم نمی شویم اما صلح می خواهیم

موسیقی، خانه ای شیشه ای است  در سراشیب
جایی که سنگ ها می جهند ؛ سنگ ها می غلتند

سنگ هااز میان می غلتند
اما شیشه های پنجره؛  همه  باقی اند

Translation by Sohrab Rahimi and Azita Ghahreman